به گزارش قدس انلاین پادشاهان قاجار انجام بسیاری کارها را اعم از سیاسی و غیرسیاسی با استخاره برگزار می کردند و محمدعلی شاه یکی از آن ها بود، که مجموعه استخاره هایی به خط محمدعلی شاه باقی است. اما آنچه که در این استخاره های جالب به چشم می خورد و مربوط به حوادث مشروطیت می باشد این است که روحانی مورد اعتماد دربار محمدعلی شاه که خود ضدمشروطه بود، به میل خود آیاتی را برای محمدعلی شاه می نوشت و می فرستاد که تمام آن علیه مشروطه و مشروطه خواهان بود و محمدعلی شاه نیز فریب می خورد و ماجرای دو نمونه از آن ها که متاسفانه بر ضدمشروطه خواهان نیز به کار برده شد بدین قرار بود:
استخاره اول: بسم الله الرحمن الرحیم. پروردگارا! اگر من امشب توپ به درِ مجلس بفرستم و یا قوا یا قوه جبریّه مردم را اسکات نمایم خوب است و صلاح است استخاره خوب بیاید، والا فلا، یا دلیل المتحرین.
جواب میرزا ابوطالب زنجانی که در نامه ای برای محمدعلی شاه نوشته شده جالب توجه است: بسم الله الرحمن الرحیم قال لاتخافا انّنی معکما اسمع و اری. فأتیاه فقولا انّا رسولا ربک فارسل معنا بنی اسرائیل... (سوره طه: آیه ۴۶- ۴۷)
حکم خداوند به حضرت موسی و حضرت هارون علیهما السلام شد که بروید نزد فرعون و بگویید ما فرستاده خدا هستیم به سوی تو. بنی اسرائیل را همراه ما آزاد کن. سابق آیه هم می فرماید نترسید ما با شما هستیم. کارها را می بینیم و حرف ها را می شنویم.
آن وقت در پایان، خود میرزا ابوطالب نظر می دهد: این کار باید اقدام بشود. غلبه قطعی است اگرچه زحمت در اول داشته باشد.
محمدعلی شاه باورش شد. مجلس را به توپ بست. لیاخوف روسی با قزّاق ها آزادیخواهان و نمایندگان ملت را گلوله باران کردند. در این حادثه عده زیادی از بزرگان و جلوداران مشروطه کشته شدند.
در استخاره دوم محمدعلی شاه سؤال می کند که اگر سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی دو روحانی مشروطه خواه را از تهران تبعید کند، صلاح است یا نه؟ در این مورد نیز میرزا ابوطالب آیه ای را آورده، در آخر آن شخصاً اضافه می کند که: برای بندگان اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاه اسلام پناه نَصَر جَیشَهُ (خداوند به سپاهش یاری رساند) نهایت عظمت در این کار خواهد بود. ان شاءالله.
نویسنده: مصطفی لعل شاطری
منابع:
۱- شمیم، علی اصغر. ایران در دوره سلطنت قاجار. تهران: بهزاد.
۲- حکیمی، محمود. هزار و یک حکایت تاریخی، تهران: قلم.
۳- مجله سپید و سیاه. ۱۶/۵/۱۳۴۳، سال ۱۲، شماره ۱.
نظر شما